هر چند فلاسفه و عرفا انسان را به« انسان کبیر و صغیر» تقسیم می کنند،
که منظور از «انسان کبیر» جهان هستی و «انسان صغیر» خود انسان است که
نمودار و کپی از تمام هستی را در خود دارا است.1
اما اگر به نگاه عمیق عقلی و نقلی به این نمودار انسان شناسی بیندیشیم
، خواهیم دید که انسان کبیر خود انسان است و جهان و هر چه در آن هست
به خاطر او خلق شده، جهان اصغر است که سخرلکم های قرانی شاهدی بر
این مدعاست و به این دلیل انسان به اشرف موجودات شناخته شده است .
همان طوری که خاک و زمین در زیر پای ماست ولی هزاران نوع گنج و معدن
گرانبها در درونش وجود دارد که در راس همه آب مایه حیات وجود دارد که با
تلاش می توان به آن دست یافت .
در درون ما گنچ ها و دفینه ایی هست که بسیار با ارزش تر و قیمتی تر از
این گنج های مادی است و لذتی در درون آنها نهفته است که قابل مقایسه
با دیدن این گنج ها نیست و این سفره های زیر زمینی روحی در ته جان ما
جای گرفته است که در یک جایی به هم متصل و از کثرت به وحدت می رسند
و یک حیات روحانی را تشکیل می دهد .
وجه مشترک کندن هر دو گنج مادی و معنوی تلاش و داشتن نقشه و تدریج است .
تقشه کندن و به سفره زیر زمین جان رسیدن، خلوت گزیدن و مناجات شبانه و انس
با قرآن است . گویا همان طوری که ما الان هر لحظه پا را بر روی خاکی می گذاریم
که دهها متر پایین تر پر از گوهای ناب است در باطن هم شخص انباری از گوهر های
ناب هست که هنوز کشف نشده و دست نخورده با خود حمل می کنیم و چه بسا هرگز
کشف و استخراج نشوند!!!!!!!!!!!
1- دیوان شبستری
هر آن چه در جهان از زیر و بالاست |
|
مثالش در تن و جـــان تو پیــداست |
|